بهترین شاخصهای کلیدی عملکرد تولید
شاخص کلیدی عملکرد تولید چیست؟
شاخص کلیدی عملکرد تولید (KPI)، معیاری به خوبی تعریف شده و قابلاندازهگیری است که صنعت تولید برای سنجش عملکرد خود در طول زمان از آن استفاده میکند. شرکتهای تولیدی بهطور خاص از KPI برای نظارت، تجزیهوتحلیل و بهینهسازی عملیات استفاده میکنند و اغلب کارایی خود را با کارایی رقبا در همان بخش مقایسه میکنند.
این مقاله شما را با مهمترین شاخصهای کلیدی عملکرد تولید و معیارهای تولیدی برتر آشنا میکند تا از آنها استفاده کنید. با استفاده از داشبورد KPI تولید تعاملی رامیکس که با برخی از KPIهای تولید که در این مقاله دربارۀ آنها صحبت خواهیم کرد قابل سفارشیسازی است؛ شما میتوانید با سهولت بیشتری به ردیابی KPI های تولید سازمانتان بپردازید.
چرا شرکت شما باید از KPIهای خاص تولیدی برای رقابت استفاده کند؟
صنعت تولید بیش از 10 درصد از اقتصاد ایالاتمتحده و بیش از 15 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میدهد. تنها راه برای پیشرو ماندن در این صنعت شدیداً رقابتی، از طریق اجرای KPIها و معیارهای تولید است. همه در تلاشاند تا در خط مقدم یک کسبوکار قرار گیرند و سود و سهم بیشتری از بازار را کسب کنند. درحالیکه انجام این کار خیلی مهم است؛ اما نظر شما دربارۀ اینکه بتوانید درآمدتان را بدون ریسکهای توسعه رشد دهید، چیست؟ اینجاست که شاخصهای کلیدی عملکرد صنعت تولید وارد عمل میشوند.
بهترین شاخصهای کلیدی عملکرد تولید که باید در نظر بگیرید
زمانی که شرکت شما به تازگی اجرای KPI ها را آغاز کرده است، میتواند نسبتاً دلهرهآور به نظر برسد. مطمئن باشید، این اقدام آنقدرها هم که فکر میکنید، سخت نیست. همۀ اطلاعات را میتوان به تکههای کوچکتر و قابلدرکتر تقسیم کرد. در این بخش، به 10 مورد از نمونههای اساسی KPI در تولید میپردازیم که شرکت شما باید از آنها استفاده کند:
توان عملیاتی (Throughput):
این معیار احتمالاً یکی از اساسیترین و درعینحال یکی از مهمترین KPIها برای صنعت تولید است. این KPI تولید یعنی توان عملیاتی، قابلیتهای تولید یک ماشین، خط یا کارخانه را اندازهگیری میکند. این شاخص همچنین بهعنوان میزان تولید آنها در یک دورۀ زمانی مشخص نیز شناخته میشود. فرمول محاسبه بهصورت ]توان عملیاتی = (تعداد واحد تولیدشده/ زمان (ساعت یا روز))[ است.
زمان چرخه (Cycle Time):
KPI زمان چرخه، ماهیت بسیار سادهای دارد، اما بدان معنا نیست که این KPI تولید را نمیتوان دستکاری کرد تا به ابزار بسیار قدرتمندی تبدیل شود. در صنعت تولید، شاخص کلیدی عملکرد چرخۀ زمان، میانگین زمان تولید یک محصول است. ساده است، درست است؟ اما شاید آنطور که فکر میکنید هم ساده نباشد. معیار زمان چرخه را میتوان برای اندازهگیری زمان لازم برای تولید یک محصول تکمیلشده، هر جزء مجزا از محصول نهایی یا حتی تا جایی که شامل تحویل محصول به کاربر نهایی میشود، استفاده کرد. بنابراین، زمان چرخه را میتوان برای تجزیهوتحلیل کارایی کلی یک فرایند تولید در مقیاس کلان و همچنین تعیین ناکارآمدی در مقیاس خرد مورداستفاده قرار داد. فرمول محاسبه بهصورت [زمان چرخه = زمان پایان فرایند – زمان آغاز فرایند] است.
پیشبینی تقاضا (Demand Forecasting):
این KPI تولید توسط شرکتها برای تخمین مقدار مواد خام موردنیازشان برای تحقق تقاضای مشتریان آینده استفاده میشود. استفادۀ کامل از این شاخص کلیدی عملکرد ممکن است برای شرکتها کمی پیچیدهتر باشد، زیرا به شدت به عوامل خارجی غیرقابلکنترل وابسته است. فرمول (اصلی) محاسبه بهصورت [تقاضای پیشبینیشدۀ مشتریان = مواد اولیه × نرخ تولید] است.
نوبت موجودی (Inventory Turns):
این KPI تولید است که نشان میدهد چند بار موجودی در یک دورۀ زمانی خاص فروخته شده است و به نشان دادن اثربخشی منابع کمک میکند. اعداد با نسبت پایین نشاندهندۀ فروش ضعیف و موجودی بیشازحد است، درحالیکه اعداد با نسبت بالا نشاندهندۀ فروش قوی یا موجودی ناکافی است. فرمول محاسبه بهصورت [نوبت موجودی = بهای تمامشدۀ کالای فروخته شده/ میانگین موجودی] است.
دستیابی به تولید (Production Attainment):
این KPI تولید، سطوح تولید را در یک دورۀ زمانی مشخص اندازهگیری میکند و محاسبه میکند که چند درصد مواقع به سطح تولید هدف رسیدهاید. فرمول محاسبه بهصورت [دستیابی به تولید = تعداد دورههای تحقق هدف تولید/کل دورههای زمانی] است.
زمان چرخۀ Cash to Cash (Cash to Cash Cycle Time):
این یک معیار KPI تولید مبتنی بر زمان است. این شاخص کلیدی عملکرد مدتزمانی که طول میکشد تا یک وجه نقدی اولیه که برای مواد خام، موجودی کالا یا یک کارخانۀ تولیدی هزینه شده است توسط شرکت و فروش محصولات به مشتریان به وجه نقد تبدیل شود را اندازهگیری میکند. این KPI معمولاً روزانه اندازهگیری میشود. فرمول محاسبه بهصورت [زمان چرخۀ Cash to Cash= تاریخ فروش موجودی – تاریخ خرید موجودی] است.
هزینۀ اجتناب شده (Avoided Cost):
استفاده از این شاخص بدان معنا نیست که شما فقط میتوانید از پرداخت صورتحسابها اجتناب کنید و تمام سود را حفظ کنید. KPI هزینۀ تولید اجتنابشده، تخمینی است از میزان پولی که با خرج کردن پول پسانداز کردهاید. عجیب به نظر میرسد، درست است؟ رایجترین مثال این است که در صورت خرابی ماشین، چقدر پول برای تعمیرات و نگهداری (نت) ماشین در مقابل هزینۀ تعمیر به علاوۀ ارزش تولید از دسترفتۀ مربوط به زمان خرابی تعمیر، خرج میشود. فرمول محاسبه بهصورت [هزینۀ اجتنابشده = هزینۀ تعمیر فرضی + تولیدات از دست رفته – هزینۀ تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه (نت)] است.
زمان تغییر (Changeover Time):
در ابتداییترین سطح، زمان تغییر نشاندهندۀ مقدار زمان موردنیاز برای جابجایی از یک کار به کار دیگر است. بهطورمعمول، این KPI در تولید، نشاندهندۀ مقدار زمان از دست رفته در زمان تغییر خط تولید از یک محصول به محصول دیگر است. بااینحال، همچنین میتواند نشاندهندۀ مقدار زمان از دست رفته در طول تغییر شیفت باشد. فرمول محاسبه بهصورت [زمان تغییر = زمان خالص در دسترس – زمان تولید] است.
زمان تکت (Takt Time):
این شاخص یک KPI تولیدی بسیار مفید در زمانبندی سفارشهای تولید یا تصمیمگیری برای گرفتن سفارش از مشتری است. زمان تکت حداکثر زمان مجاز است که میتوان برای ساخت یک محصول صرف کرد، درحالیکه مهلت در نظر گرفتهشده توسط مشتری را رعایت کرد. برای کسانی که کنجکاو هستند، Takt مخفف “taktzeit” یک کلمۀ آلمانی به معنای «زمان چرخه» است. اگرچه ماهیت بسیار مشابهی دارد، اما نباید با KPI زمان چرخه اشتباه گرفته شود. فرمول محاسبه بهصورت [تکت تایم = زمان خالص در دسترس/ تقاضای روزانۀ مشتری] است.
بازده دارایی (ROA):
ممکن است فکر کنید که این موضوع کمتر به تولید و بیشتر مربوط به امور مالی است؛ به این دلیل که محاسبات آن را بخش مالی انجام میدهد. بااینحال، معیارهای مالی به اندازۀ معیارهای تولید مهم هستند. اگر پول درنمیآورید نمیتوانید کسبوکار داشته باشید. این شاخص کلیدی عملکرد ارزیابی میکند که کسبوکار شما چقدر از داراییهای خود (پول) استفاده میکند. بازده دارایی، درآمد خالص سالانه تقسیم بر کل داراییها (داراییهای ثابت + سرمایۀ در گردش) است. فرمول محاسبه بهصورت [ROA = درآمد خالص/ میانگین کل دارایی] است.
نکتۀ کلیدی این است که اینها فقط KPIs پایهای مورداستفاده در صنعت تولید هستند. یک شرکت باید فراتر از این شاخصهای کلیدی عملکرد برای کسب بینش بیشتر در مورد شیوههای تولید خود باشد.
بهترین معیارهای KPI تولید چیست؟
تعداد زیادی از KPIهای تولیدی وجود دارد که بهعنوان یک روش استاندارد در سراسر صنعت در نظر گرفته میشود. بااینحال، این بدان معنا نیست که همۀ آنها باید برای هر شرکتی که هر محصولی تولید میکند اِعمال شود. درحالیکه بسیاری از شاخصهای کلیدی عملکرد تولید قابلیت اجرایی دارند، اما برخی از آنها نیز قابلاجرا نیستند. حتی ممکن است این احتمال وجود داشته باشد که یک معیار استاندارد تولید حتی برای آنچه میخواهید اندازهگیری کنید وجود نداشته باشد. اگر میخواهید معیار تولید خود را ایجاد کنید، مواردی وجود دارد که باید در نظر بگیرید.
- هر KPI به یک هدف واضح و مشخص نیاز دارد. برای رسیدن به چه چیزی تلاش میکنید؟ آیا چیزی است که میتوان به آن دست یافت؟ مدتزمانی که میخواهید به این هدف برسید، چقدر است؟ تمامی این موارد را مشخص کنید و پارامترهایی را تنظیم کنید که بهوضوح هدف شما را مشخص کند. این هدف چه چیزی باید باشد که بتوان آن را بهصورت عددی تعریف کرد (کمّی نه کیفی).
- بسیار مهم است که بتوانید بهطور عینی پیشرفت خود را به سمت اهداف اندازهگیری کنید. این به معنای جمعآوری و تفسیر دادهها است که ما را به معیارهای بعدی میرساند.
- دادهها، دادهها، دادهها: باید یک منبع داده بهوضوح تعریف شده با روشی دقیق برای نحوۀ اندازهگیری یا جمعآوری دادهها وجود داشته باشد. در اینجا نباید چیزی غیرقابل تفسیر باقی بماند.
- گزارش از دادههای شما به اندازۀ جمعآوری آنها مهم است. KPIهای تولیدی مختلف، دورههای گزارش دهی متفاوتی خواهند داشت. بهطورمعمول، گزارش باید بهصورت هفتگی یا ماهانه انجام شود و اغلب از یک راه حل نرم افزاری گزارش دهی تولید استفاده میشود.
اکنون که برخی از KPIهای پایهای برای صنعت تولید را بررسی کردهایم و متوجه شدیم که چه چیزی یک KPI خوب را میسازد، میتوانیم کمی عمیقتر به دنیای KPIهای تولیدی بپردازیم و KPIهای تولید ناب را بررسی کنیم.
KPIهای تولید ناب
تولید ناب شیوهای با منشأ ژاپنی است (Toyota) که به موجب آن شرکتها تلاش میکنند تا میزان «ضایعات» را بدون افزایش ریسک بهرهوری به حداقل برسانند. «ضایعات» در اینجا درواقع هر فعالیتی است که از دیدگاه مشتری ارزش محسوب نمیشود. در زیر چند نمونه از KPIهای تولید ناب آورده شده است:
نرخ خرابی دستگاه (Machine Downtime Rate):
درحالیکه این KPI تولید معمولاً بهعنوان یک معیار تولید برای ارائۀ تصویری کلی از نحوۀ عملکرد استفاده میشود، اما تصویر کاملی را ترسیم نمیکند. خرابی دستگاه ترکیبی از هر دو زمان توقف برنامهریزیشده و توقف برنامهریزینشده است. فرمول محاسبه بهصورت [نرخ خرابی دستگاه = ساعات توقف (خرابی)/ (ساعات توقف (خرابی) + ساعات کار)] است.
درصد نت برنامهریزیشده (Percentage Planned Maintenance):
این KPI تولید برای تجزیهوتحلیل نسبت نت برنامهریزیشده در برابر نت برنامهریزینشده استفاده میشود. این KPI برای شناسایی زمانی که نت پیشگیرانۀ بیشتری برای داراییهای خاص موردنیاز است مفید است. فرمول محاسبه بهصورت [PPM = (تعداد ساعت نت برنامهریزیشده × 100)/تعداد کل ساعت نت] است.
زمان خرابی تا زمان عملیات (Downtime to Operating Time):
این KPI تولید را میتوان برای اندازهگیری اثربخشی نت ماشینآلات استفاده کرد. با نت پیشگیرانۀ مؤثر، میتوان میزان خرابی را کاهش داد و فرایند تولید بهینهتری را ایجاد کرد. شرکتها آرزو دارند این نسبت را تا حد امکان کاهش دهند. فرمول محاسبه بهصورت [زمان خرابی تا زمان عملیات = خرابی (زمان از کارافتادگی)/زمان عملیات] است.
میزان استفاده از ظرفیت (Capacity Utilization):
این KPI تولید، میزان ظرفیت مورداستفاده را بهعنوان تابعی از کل ظرفیت موجود اندازهگیری میکند. در حالت ایده آل، شرکتها میخواهند این عدد تا حد امکان بالا باشد، زیرا نشان میدهد که از قابلیتهای تولید خود بهتر استفاده میکنند و بازده داراییهای خود را به حداکثر میرسانند. این شاخص کلیدی عملکرد همچنین میتواند توسط مدیریت هنگام تصمیمگیری در موردپذیرش سفارشهای جدید یا زمان بین شروع و اتمام فرایند تولید مورداستفاده قرار گیرد، زیرا تصویری فوری از منابع موجود ارائه میدهد. فرمول محاسبه بهصورت [میزان استفاده از ظرفیت = میزان استفادۀ واقعی از کارخانه/کل ظرفیت تولیدی] است.
بازده اول عبور یا پاس (First Pass Yield):
این یکی از اساسیترین KPIهای تولید است. این شاخص درصد محصولات تولیدشده طبق مشخصات را برای اولین بار از طریق فرایند محاسبه میکند. این بدان معنی است که آنها نیازی به کار مجدد ندارند و یا تبدیل به ضایعات نمیشوند. نرخ FPY بالاتر برای هر شرکتی بسیار مطلوب است. فرمول محاسبه بهصورت [First Pass Yield Rate = Quality Units / Total Units Produced] است.
اثربخشی کلی تجهیزات (Overall Equipment Effectiveness):
این شاخص کلیدی عملکرد تولید، استاندارد طلایی برای اندازهگیری بهرهوری تولید در نظر گرفته میشود. هرچه OEE شما بالاتر باشد، تجهیزات شما مؤثرتر است. امتیاز 100 درصد به این معنی است که شما در 100 درصد مواقع، با 100 درصد ظرفیت، با بازده 100 درصد (بدون قطعات معیوب)، تولید میکنید. فرمول محاسبه بهصورت [OEE = در دسترسپذیری × عملکرد × کیفیت] است.
هزینۀ تولید به ازای هر واحد (Manufacturing Cost Per Unit):
بسیار اهمیت دارد که کل هزینۀ مربوط به تولید یک محصول را به ازای هر واحد بدانید. بدون آن، شما نمیتوانید یک محصول را به درستی قیمتگذاری کنید. این KPI تولید، تمام هزینههای مربوط به تولید را در نظر میگیرد و هزینه را بر تعداد واحدهای تولیدشده، تقسیم میکند. هزینههای معمولی شامل مواد، سربار، استهلاک، نیروی کار و غیره است. فرمول محاسبه بهصورت [هزینۀ تولید به ازای هر واحد = کل هزینۀ تولید/تعداد واحدهای تولیدشده] است.
این شاخصهای کلیدی عملکرد برخی از مهمترین KPI های تولید بودند، اما به یاد داشته باشید که معیارهای تولیدی که سازمان شما باید ردیابی کند شاید با این معیارها متفاوت باشد. بنابراین به دنبال مناسبترین و بهترین KPI های تولید که برای سازمان شما معنادار است باشید و آنها را اندازهگیری و ردیابی کنید. برای سهولت پیگیری KPI های تولید میتوانید از نرم افزار داشبورد مدیریتی رامیکس که قابلیت سفارشیسازی مطابق با KPI های سازمان شما را دارد، استفاده کنید. برای مشاوره با ما در تماس باشید.