هوش مدیریتی چیست؟
هوش مدیریتی در واقع از موضوعی حرف می زند که بتوانیم بر خودمان مسلط باشیم و تمامی چیزهایی را که در اطراف زندگی و کسب و کار ما رخ می دهد را مدیریت کنیم. به همین دلیل امروز می خواهیم به صورت ریزبینانه به مبحث هوش مدیریتی و عواملی که در اجرای آن تاثیر دارد صحبت کنیم پس با ما همراه باشید.
هوش مدیریتی
انواع هوش مدیریتی
اما خود هوش مدیریتی دارای انواع مختلفی است و برای این که بتوانیم تسلط بیشتری بر روی این موضوع داشته باشیم بایستی مدل های مختلف آن را شناسایی کنیم. در حال حاضر 6 مدل از هوش مدیریتی شناسایی شده که با همدیگر اطلاعات مربوط به آن ها را بیان کرده ایم.
هوش مدیریتی (MQ): این هوش مدیریتی بیشتر بر روی خود فرد تسلط دارد که بزرگترین دارایی و سرمایه یک مدیر، قوه تخیل و تحلیل وی است که بتواند به مسائل به شکل کاملا موشکافانه نگاه کند.
هوش منطقی (IQ): منظور همان هوشی است که به وسیله آن استعداد و ریاضیات ما را در دانشگاه و محیط های آموزشی می سنجیدند. موضوع مهم در ارتباط با این هوش این قضیه است که لازم اما کافی نیست. بسیاری از ما در زندگی آدم هایی را می شناسیم که دارای IQ بسیار زیادی بوده اند اما متاسفانه در زندگی و کسب و کار خود موفقیت چندانی را به دست نیاورده اند به همین دلیل می گوییم که هوش منطقی لازم اما کافی نیست.
هوش هیجانی (EQ): اما منظور از این هوش مدیریتی، کنترل کردن هیجانات خود و سایر اطرافیانمان برای رسیدن به اهداف خود است. خوشبختانه این هوش را می توان به صورت آموزش های مداوم فراگرفت و تنها بخشی از آن ارثی است. هوش هیجانی یکی از بخش های مدیریتی است که باید هر مدیری آن را داشته باشد و در اطرافیان خود به کار گیرد. باید مدیران خود را به جای طرف مقابل بگذارند تا نسبت به خواسته ها و نیازهای آنان اشراف داشته باشند و بتوانند در سریع ترین زمان ممکن جهت رفع آن اقدام نمایند. برای ارتقاء بخشیدن هوش هیجانی لازم است که استقامت و پایداری خود را در برابر مسائل گوناگون افزایش دهیم، زود نا امید نشویم و همیشه امید به زندگی و گذاشتن اهداف تعالی را در ذهن خود پرورش دهیم تا یکی از انواع هوش مدیریتی را به درست ترین شیوه ممکن به اجراء درآوریم.
هوش سیاسی (PQ) : منظور از این هوش چگونگی رفتار با مشتریان است. بایستی عملکرد خود را بر اساس خواسته ها و نیازهای مشتریان بسنجیم به همین دلیل جهت ارتقاء کسب و کار و موفقیت در زندگی خود بایستی سعی در بهره وری هوش سیاسی خود باشیم.
هوش جسمانی یا فیزیکی (PQ): جهت برخورد با مشتریان و ذینفعان سازمان بایستی روح و روانی شاداب و پویا داشته باشیم و برای این موضوع لازم است که بدنی سالم داشته باشیم، پس همیشه باید به سلامت جسمانی و روحانی خود اهمیت دهیم و بهترین موضوع برای محقق کردن این اهداف ورزش است. این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است که با ورزش کردن می توانیم یکی از انواع هوش مدیریتی را ارتقاء ببخشیم.
هوش معنوی (SQ): اما این مدل یکی از مهم ترین بخش های هوش مدیریتی به حساب می آید. بایستی در کسب و کار خود صادق باشیم و همیشه صلاح مشتری را در نظر بگیریم نه سود و منفعت خود. در این صورت است که دیگران ما را به اطرافیان خود معرفی می کنند و باعث می شود که فروش ما در زمینه کاری مورد نظر افزایش یابد و همیشه فروش های تکراری داشته باشیم. پس باید به فکر ارتقاء بخشیدن هوش معنوی خود چه در کسب و کار و چه در زندگی خود باشیم تا موفقیت های چشمگیری را به دست آوریم.
انواع هوش مدیریتی
در این مطلب به صورت کامل انواع هوش مدیریتی را بیان کردیم امیدواریم که از این مطالب گفته شده نهایت استفاده و بهره را برده باشید.