نکات کلیدی در پیاده سازی هوش تجاری از دیدگاه IBM
در این نوشته نکات کلیدی در پیاده سازی هوش تجاری از دیدگاه IBM را تشریح می کنیم. شرکت IBM برای پیاده سازی پروژه هوش تجاری در یک سازمان چند مسئله پایه و مهم را بیان می کند. IBM می گوید قبل از پیاده سازی BI در سازمان خود به ۵ سوال زیر پاسخ بدهید:
- اطلاعاتی بحرانی با توجه به ماموریت سازمان که باعث کسب مزیت رقابتی می شود کدامند؟
- چه کسی، در چه زمانی و به چه شکلی نیازمند اطلاعات فوق است؟
- چه فعالیت ها و پروسه هایی برای مدیریت و حفاظت داده ها به کار گرفته می شود؟
- آیا سازمان از لحاظ مالی استطاعت پیاده سازی این فرایندهای جدید را دارد؟
- آیا سازمان توانایی ایجاد و مدیریت مهارت ها و سیستم های مورد نیاز برای جمع آوری، تصدیق (validate) و هماهنگ (synchronize) کردن داده ها را دارد؟
IBM پیشنهاد می دهد برای جواب به سوالات بالا، باید ۴ لایه زیر را در نظر گرفت. این لایه ها در تعریف زیرساخت های هوش تجاری مورد نیاز سازمان استفاده می شوند:
لایه اول
شناسایی اطلاعات mission-critical و عوامل مهم موفقیت سازمان. اطلاعات mission-critical یعنی اطلاعاتی که با توجه به ماموریت سازمان برای سازمان حیاتی هستند. چه داده هایی برای سازمان ارزش حیاتی دارند و برای کسب و کار آن استراتژیک و تاکتیکی قلمداد می شوند؟ این اطلاعات مهم ترین پایه های یک راهکار هوش تجاری هستند. BI با استفاده از این اطلاعات، سازمان را در شرایط رقابت نگه می دارد. برای تعیین این اطلاعات باید یک تحلیل سراسری انجام شود و فرآیندی برای بررسی و شناسایی این اطلاعات تعریف شود.
لایه دوم
تعیین کسانی که به فرایندهای BI نیاز دارند. هدف BI نگه داشتن سازمان در یک سطح رقابتی خوب است. سطح رقابتی خوب به این معنی است که نسبت به فرصتها و تهدیداتی که در محیط رقابتی ایجاد می شود، پاسخ مناسب داد. سیستم هوش تجاری باید آمار حیاتی مورد نیاز سازمان را مدام تحت نظر داشته و آنها را در اختیار افرادی که مسئول هستند، قرار دهد. تعیین اینکه چه کسی نیاز به دسترسی دارد و چه فرایندی برای کنترل دسترسی مورد استفاده قرار خواهد گرفت می تواند طراحی شبکه ارتباطی، انجام فرایند و تحلیل هزینه ها را تحت تاثیر قرار دهد.
لایه سوم
محاسبه هزینه ها. عوامل مختلفی می تواند هزینه به کارگیری یک سیستم هوش تجاری را تعیین کند. اینکه چه مقدار اطلاعات جمع آوری شود و در تحلیل ها مورد استفاده بگیرد. در چه دوره های زمانی اطلاعات نیاز به بهنگام شدن دارند. همچنین با توجه به این که تحلیل های خاص و مدل سازی های زمانبر گران تمام می شوند، کدام یک از تحلیل ها و مدل سازی ها را استفاده نمود. تصمیمات گرفته شده در مورد هزینه ها، می تواند طراحی سیستم مانند انتخاب نوع سرور، نرم افزارها و… را تحت تاثیر قرار دهد.
لایه چهارم
ساخت سیستم ها و ایجاد مهارت های لازم. پس از تعیین گزینه های مورد نیاز و هزینه به کارگیری راهکارهای هوش تجاری در سازمان، باید تعیین کرد که چه نوعی از سیستم های BI در سازمان ایجاد خواهد شد. آیا سیستم های فعلی می توانند با ارتقای برخی مولفه ها ( component ) نیاز های سیستم جدید را برآورده کنند؟ آیا ارتقای محلی (Partial Upgrading) در آینده امکان پذیر خواهد بود؟ آیا استفاده از سیستم های جدید به جای ارتقای سیستم های قبلی مقرون به صرفه است؟
منبع : bi پلاس