BI در سطوح مختلف سازمان چه کارکردي دارد؟
کارکرد BI را در سه حوزه مي توان تقسيم بندي کرد:
1- سطح استراتژيک(strategic level): مربوط به تصميم گيري هاي کلان سازمان که توسط مديران رده بالا انجام مي شود. اين نوع استفاده ها در دفعات کم و در دوره هاي طولاني انجام مي شود اما ممکن است با حجم بالايي از اطلاعات و پردازش ها همراه باشد. تصميمات گرفته شده در اين سطح غالبا در حوزه مسايل غير ساخت يافته (Unstructured) و توسط مديران ارشد هستند. نتايج حاصل از اين تصميمات تاثيرات بلند مدت (Long-term effect) و کلاني در سازمان دارند.
2- سطح تاکتيکي(tactical level): مربوط به عملياتي است که در حوزه مديران مياني انجام مي شود. اين عمليات مي تواند شامل پيگيري عمليات در سطح پايين، نحوه انجام آن، گزارش¬گيري و نهايتا جمع بندي داده هاي مفيد براي اتخاذ تصميمات ميان مدت سازمان باشد. تصميمات گرفته شده در اين سطح غالبا در حوزه مسايل نيمه ساخت يافته (semi-structured) و توسط مديران مياني هستند.
3- سطح عملياتي (operational level): پايين ترين سطح انجام فعاليت هاي تجاري يک سازمان است که در دفعات بالا و معمولا به صورت تکراري در رده هاي پايين عملياتي سازمان انجام مي شود. اين عمليات در دفعات بالا بوده و با حجم کمي از داده ها سر و کار دارند. تصميمات گرفته شده در اين سطح غالبا در حوزه مسايل ساخت يافته (structured) و توسط مديران رده پايين هستند. نتايج حاصل از اين تصميمات تاثيرات کوتاه مدت (Short-term effect) و خرد در سازمان دارند.
BAM(Business Activity Monitoring): يک Application در حوزه BI است که در سطح عملياتي سازمان به کار مي رود. هدف آن آماده کردن اطلاعات کامل و جامعي از روند انجام پروسه هاي تجاري (Business Process) به صورت real time است. اين سيستم امکان اتخاذ تصميمات کوتاه مدت در انجام فعاليت هاي تجاري را مهيا مي کند و در ضمن سيستمي براي جمع آوري اطلاعات مورد نياز براي Application هاي رده بالاي BI نيز محسوب مي شود. BAM بيشترين تمرکز را در انجام فرايندهاي تجاري داخلي دارد. (Internal BP).
Familiar: مهم ترين Application مورد استفاده در سطح تاکتيکي است. اين برنامه در ردگيري انجام فعاليت هاي تجاري با استفاده از BAM مورد استفاده قرار مي گيرد و در سطح تصميمات ميان مدت، با ارائه گزارش هاي دوره اي از روند انجام فرايندها به کمک مديران رده مياني مي¬آيد. اين سيستم تصويري کلي از فعاليت هاي سازمان براي مديران فراهم مي آورد.
کاربرد BI در سطح استراتژيک را مي توان به نوعي براي کمک به افزايش کارايي کلي سازمان و بهينه سازي فرايندها در کنار يکديگر در نظر گرفت. اين سيستم ها روي برخي ويژگي هاي مهم مالي و ساير پارامترهاي مهم در افزايش کارايي سازمان متمرکز مي شوند. بديهي است که اين سيستم در اين سطح مي بايست فرايندهاي خارجي سازمان را نيز در بر بگيرد.
همانطور که مي دانيم، يک سيستم BI از چندين Application در سطوح مختلف تشکيل شده است که در سبد BI قرار مي گيرند. يکي از مهمترين ارتباطات اين سيستم ها، مربوط به انتقال داد ها بين آن هاست.
خصوصیات مختلف برنامه های کاربردی در سطوح مختلف سازمان، باعث ایجاد تفاوت هایی در ابزارها، تکنیک ها و زیرساخت های مورد نیاز برای هر یک از آنها می شود. استفاده از ابزارهای تحلیلی و هوشمند بیشتر در سطح بالا انجام می شود که نیازمند پردازش های بالا با میزان دسترسی انبوهی از اطلاعات در سطوح استراتژیک و تاکتکی بیشتر از عملیاتی است. بخش عملیاتی هوش تجاری بیشتر وظیفه جمع آوری اطلاعات و ذخیره سازی آنها را در Data mart ها و یا پایگه داده های مخصوص بر عهده دارد.